8-حرکت مطابق روند
باید بسته به شرایط بازار حرکت کنیم و از فرصتهایی که بازار در اختیار ما قرار میدهد استفاده کنیم نه اینکه بازار در مسیری حرکت کند و ما در مسیری دیگر باشیم.
مثلا فرض میکنیم سهامدار عمدهای بطور مداوم سهمی را به کف میآورد و خریداری میکند، باید سعی کنیم درصدی از این نوع سهمها را در کف قیمت، خریداری کنیم.
یا زمانی که بازار مستعد رشد سهام مرتبط با بازارهای جهانی است باید معاملهگر نیز با این روندها همگام و منطبق شود و همیشه همراستا با روندهای بازار حرکت کند.
9-پدیده صف
غالبا آنهایی که در صف میایستند در واقع کسانی هستند که در محدودههای کف، موفق به خرید و در محدودههای اوج، موفق به فروش نمیشوند.
«پدیده صف» را میتوان اینگونه شرح داد:
فرض کنیم شخصی در محدوده کف 180 تومان، صدرا خریده است و بعد از چند روز، صدرا در 230 تومان، دارای صف خرید 20 میلیونی است. آیا آن کسی که در 180 تومان صدرا خریده است، باز هم در قیمت 230 تومان، در صف خرید صدرا حضور دارد؟ غالبا بعید است؛ چون این شخص یا تا کنون سهم صدرا را کامل یا بخشی از آن را فروخته و منتظر فروش بقیهی آن است و آنهایی که دائم در صف خرید یا فروش هستند اصولا کسانی هستند که قادر نیستند در محدودههای کف و سقف، سهمی را خریداری نموده یا بفروش برسانند. معمولا افراد حرفهای کمتر در صفها حضور دارند.
10-قدرت پیشبینی حداقل یک هفتهای
این بسیار مهم خواهد بود که بتوانیم چرخش قیمتی کل گروهها و سهمها را برای حداقل یک هفتهی آینده یا 5 روز معاملاتی آتی پیشبینی کنیم و بنویسیم. وقتی قصد تحلیل بازار را داریم نباید علایق شخصی خود را دخیل کنیم. باید سعی کنیم در بازار کاملا بیطرف باشیم تا بتوانیم سمت و سوها را بهتر تشخیص دهیم.
بعنوان مثال ممکن است نمادی صف خرید سنگینی داشته باشد و ما آن سهم را در پرتفوی خود نداشته باشیم، در اینجا نباید نسبت به کسانیکه آن سهم را دارند حسادت بورزیم؛ این حالات و رفتار، ممکن است ما را از واقعیات بازار منحرف کند.
باید به تحلیل پرداخت حتی اگر درست از آب در نیایند، این که پیشبینی ما به واقعیت بپیوندد یا غلط از آب در آید چندان مهم نیست مهم این است که ما یاد میگیریم با نگاه به آینده معامله کنیم و هر چه بیشتر در این خصوص تلاش نمائیم حرفهایتر میشویم و ضریب خطایمان بسیار کاهش خواهد یافت.
11-خرید پلکانی
اصولا خرید پلکانی سهام یعنی خرید در روند منفی و اینگونه خریدن، زمانی است که ما دقیقا نمیدانیم کف قیمتی سهم در چه قیمتی قرار دارد.
خرید پلکانی این حسن را دارد که اگر سهمی پس از خرید ما افت قیمتی داشت باز فرصت برای خریدن آن سهم را خواهیم داشت چون نقدینگی لازم را برای این کار کنار گذاشتهایم. ولی این اشکال را هم دارد که ممکن است پس از خرید اندکی سهم در پلههای اول، آن سهم شروع به رشد نماید و ما مقدار کمی از سهم را خریده باشیم و سود کمتری نصیب ما میگردد.
حال از شما سوال می کنیم آیا این مزیت بر معایب آن غالب نمیشود؟ به نظر من میارزد و به همین خاطر به معاملهگران توصیه میکنیم از خرید پلکانی استفاده نمایند. تعداد پلههای خرید محدودیتی ندارد و می توانید در 3 تا 4 تا 7 تا 10 پله و حتی بالاتر در طی یک روز یا چند روز خرید نمائید.
بسته به نقدینگی هر سهامدار، کسانی که نقدینگی بیشتری دارند میتوانند در هر پله تعداد بیشتری سهم بخرند و آنها که نقدینگی کمتری دارند میتوانند در هر پله تعداد کمتری سهم خریداری نمایند. فقط نکته اینجاست که در روند منفی اگر کسی بتواند در پلههای آخر تعداد بیشتری نسبت به پلههای اول خریداری نماید، با ارزشتر خواهد بود.
اما خرید پلکانی به این معنی نیست که کورکورانه شروع به خرید یک سهم کنید و تصمیم بگیرید در صورت افت قیمت، بازهم خریداری کنید.
خرید پلکانی فقط برای سهمهای بنیادی توصیه میشود. ممکن است قیمت یک سهم به طور هیجانی رشد کرده باشد و یک روند نزولی بسیار طولانی در پیشرو داشته باشد.
12-محاسبات دقیق کارمزد کارگزاری
اگر کسی بخواهد معاملات کوتاه مدت انجام دهد باید حتما محاسبهگر دقیقی باشد و بداند مبلغی که کارگزاران بابت خرید و فروش کسر میکنند قابل توجه است!
امروزه در اکثر سیستمهای معاملات آنلاین یک محاسبهگر خودکار وجود دارد که کارمزد کارگزار را محاسبه میکند.
در کل همه معاملهگران بایستی این مبالغ را در محاسباتشان لحاظ کنند چون جزئی از هزینههای کار محسوب میشود.
13-فروش پلکانی
ممکن است سهمی را در کف قیمت خریده باشیم اما قبل از اینکه به اوج قیمت برسد آن را بفروشیم. در این مواقع به دلیل اینکه خیلی زود همهی آن سهم را فروختیم ممکن است حسرت بخوریم زیرا مقدار زیادی سود را از دست دادهایم.
این نشان میدهد که دایره دید ما به هر دلیل محدود است و آینده را نمیبینیم.
در بازار همیشه فرصتهای کسب سود وجود دارد، به جای حسرت خوردن به فکر این باشید که معامله بعدیتان بهتر باشد.
البته این اشکال همهگیر است و چون تشخیص دقیق اوج قیمت سهمها تقریبا ناممکن است برای رفع این مشکل میتوان به فروش پلکانی روی آورد. فروش پلکانی به فروش سهم در چندین مرحله گفته میشود. تعداد مراحل فروش، بستگی به سلیقه معاملهگر دارد و محدودیتی ندارد و می تواند 3 تا 4 مرحله، حتی 10 مرحله یا بیشتر باشد.
چه زمانی به فروش پلکانی متوسل شویم ؟
وقتی از اوج قیمت سهمی اطمینان نداریم میتوانیم به فروش پلکانی متوسل شویم.
بسته به میزان تشخیصی که از اوج قیمتی سهم نزد معاملهگر ایجاد میشود، معاملهگر میتواند بخشی از سهام خود را در روزهای مثبت و محدوده اوج بفروش برساند و مابقی سهام خود را برای فروش در ساعات آینده یا روزهای آینده بصورت پلکانی، نگه دارد و این را میتواند در فرصتهای بعد تکرار کند تا همه سهام خود را به فروش برساند.
فروش پلکانی این حسن را دارد که اگر سهمی پس از چند پله فروش، افت قیمتی مناسبی داشت در صورت تمایل حتی میتوان نسبت به خرید مجدد آن اقدام نمود.
14ــ حبابشکنی آری، نوسانگیری نه
سهمها در هر زمان یک محدوده قیمتی تعادلی برای خود دارند، ما به همه سهامداران توصیه میکنیم سهامداری کنند و سهام پرپتانسیل و بنیادی و دارای چشمانداز مثبت را در قیمتهای تعادلی یا کمتر از قیمت تعادلی و بصورت پلکانی خریداری نمایند. چنین سهامی هر اندازه بیشتر افت قیمت داشتند ارزش بیشتری برای خریداری پیدا میکنند.
چنین سهمهایی وقتی شروع به رشد میکنند به ارزش ذاتی خود میرسد و بیشتر از آن را حباب قیمتی مینامند. یک سهامدار با استراتژی، وقتی سهامی در پرتفوی دارد که به محدوده حباب رسیده برای سلامت بازار و برای شکستن آن حباب، شروع به عرضه و فروش آن سهم میکند.
خرید در کفهای قیمتی و فروش در محدودههای اوج و مرز حبابی، میتواند علاوه بر سودآوری برای سهامدار، باعث سلامت بازار نیز میشود.
میتوان به جای کلمه نوسانگیری از کلمه حبابشکنی استفاده کرد. واژه نوسانگیری تداعیکننده اصطلاحاتی مانند «سفته بازی» است که هرگز انرژی مثبت به سهامدار القاء نمیکند اما از واژه «حباب شکنی» انرژی مثبت ساطع میشود چرا که این کار حرکتی است که به سلامت بازار منجر خواهد شد.
15-قدرت مانیتورینگ
آنلاین بودن در کل ساعات معاملاتی و داشتن قدرت مانیتورینگ بالاتر، به طوریکه بتوانید مدام کل نمادها را در دایره نگاه تیزبین خود داشته باشید، میتواند فرصتهای متنوعی برای خرید در قیمتهای پائینتر و یا فروش در قیمتهای حداکثری به شما بدهد و در موفقیت شما تاثیر بسزایی خواهد داشت.
16-آرامش معاملهگر
یک معاملهگر حرفهای به همان اندازه که آرامش دارد میتواند معاملات موفقتری داشته باشد.
موفقیت در معاملهگری با آرامش رابطهای مستقیم دارد. هیجانات باعث کاهش ضریب موفقیت یک معاملهگر میشود.
پریشانی ذهن، حواسپرتی، پریدن از یک گروه به گروه دیگر، خرید و فروش بینظم و خارج از استراتژی، همگی باعث برهم خوردن بیشتر آرامش میشود.
آرامشتان را حفظ کنید. کارهایی که باعث افزایش آرامش شما میشوند را بنویسید و هر زمان آرامشتان به هم خورد آن کارها را انجام دهید.
شاید گوش دادن به یک موسیقی آرامبخش در زمان بازار بتواند به این موضوع کمک کند.
17-هماهنگی با شرایط
معاملهگری در هر شرایطی بستگی به شرایط روز دارد.
وقتی کلیت بازار به میزان زیادی رشد کرده و احتمال اصلاح قیمتها زیاد است، باید بخش زیادی از پرتفوی را نقد کرد و با بخش کوچکتری معامله را انجام داد.
مدیریت ریسک و در نظر داشتن نسبت ریسک و بازده بسیار مهم است.
اگر برای بدست آوردن یک سود 10 درصدی، ریسک 20 درصد زیان را قبول میکنید تصمیم عاقلانهای نگرفتهاید.
هم در بازار منفی و هم در بازار مثبت، عدهای به شرایط بازار عادت میکنند. مثلا فکر میکنند بازار همیشه به همین شکل باقی میماند در حالیکه همواره چرخههای بزرگ از نزول و صعود در بازار وجود دارد.
به همین خاطر باید نقدینگی خود را تقسیم کرد و بخشی از نقدینگی خود را برای چنین روزهایی کنار گذاشت تا بتوان برترین سهمها را در روزهای منفی در کفهای قیمتی خریداری کرد.